برای من، کار کردن در نظام بانکی کشور فقط یک شغل نبود؛ بلکه یک دوره طولانی و پر از چالش—و البته یادگیری—بود که مسیر زندگی حرفهای و شخصیام را تغییر داد. بیش از یک دهه از عمرم را در بانک گذراندم، از اولین روزهایی که بهعنوان یک کارمند ساده وارد سیستم شدم تا روزهایی که بهعنوان مدیر چندین شعبه مهم فعالیت داشتم.
اما آنچه این تجربه را برای من خاص و متفاوت کرد، فرصت ایجاد تغییر و خلق ارزش بود. در نظام بانکی ایران، اکثر شعبهها بهجای تمرکز بر سودآوری عملیاتی، مأموریت خود را صرفاً بر جذب منابع و سپردهها تعریف کردهاند. این رویکرد، به دلیل سودهای پرداختی به سپردهگذاران، هزینههای سنگینی بر بانکها تحمیل میکند و عملاً مسیر سودآوری واقعی را دشوار میسازد. بااینحال، من توانستم با ایجاد ارتباطات حرفهای و مؤثر با فعالین اقتصادی در بخشهای مختلف، رویکرد متفاوتی اتخاذ کنم.
من و تیمم تلاش کردیم خدمات اعتباری را در چارچوبهای صحیح و منطبق بر اصول مالی ارائه دهیم. به این ترتیب، شعب تحت مدیریت من نهتنها توانستند رتبه و درجه خود را ارتقا دهند، بلکه در نهایت به سود عملیاتی واقعی نیز دست یافتند. این دستاوردها، در فضای بانکی که بسیاری از شعب درگیر فشارهای مالی و ساختاری بودند، برای من و تیمم یک افتخار بزرگ بود.
اما علیرغم تمام این موفقیتها، همیشه چیزی در درونم مرا به سمت دنیای بزرگتری فرا میخواند—دنیایی که در آن بتوانم از تمام تجربیات مالی و بانکیام برای خلق ارزش در مقیاسی وسیعتر استفاده کنم. من همیشه به کارآفرینی و سرمایهگذاری علاقه داشتم و میدانستم که تواناییها و تجربیاتی که در طول سالها کسب کردهام، میتواند در فضای آزادتر و خلاقانهتری به شکوفایی برسد.
این شد که تصمیم گرفتم بانکی را که برایم خانهای برای رشد و یادگیری بود، ترک کنم و شرکت “کهن تجارت ایساتیس” را تأسیس کنم. هدف من از این تغییر بزرگ، فقط کارآفرینی برای خودم نبود. بلکه میخواستم یک بستر پویا و کارآمد ایجاد کنم که در آن، تجربههای مالی و بانکی من به کمک مشتریان و ذینفعان ما بیاید.
ما در “کهن تجارت ایساتیس” با تمرکز بر ارائه خدمات مالی و مشاورههای تخصصی به کسبوکارها، تلاش کردیم تا ارزشی واقعی ایجاد کنیم. هدف ما، کمک به رشد اقتصادی مشتریان و در نتیجه ایجاد ارزش پایدار برای همه طرفهای درگیر بود. امروز، وقتی به پشت سر نگاه میکنم، تصمیمی که گرفتم برایم کاملاً واضح و درست به نظر میرسد.
تجربه مدیریتی من در بانک به من آموخت که چگونه در سختترین شرایط، راههای جدید پیدا کنم و به اهداف برسم. اما دنیای کارآفرینی به من اجازه داد تا این مهارتها را در فضایی با آزادی عمل بیشتر و تأثیرگذاری عمیقتر به کار بگیرم. این مسیری بود که نهتنها به من کمک کرد رؤیاهایم را دنبال کنم، بلکه توانستم برای دیگران نیز فرصتهای تازهای ایجاد کنم.
اگر شما هم در مسیر تصمیمگیریهای بزرگ هستید، بدانید که گاهی ترک یک جایگاه امن، میتواند شروع یک سفر شگفتانگیز باشد. من این قدم را برداشتم و امروز با افتخار میگویم که به دنیایی وارد شدم که در آن، رشد، خلاقیت و ایجاد ارزش حرف اول را میزند.